جدول جو
جدول جو

معنی نیک سرانجام - جستجوی لغت در جدول جو

نیک سرانجام(سَ اَ)
خوش عاقبت. عاقبت به خیر:
زهدت به چه کار آید گر راندۀ درگاهی
کفرت چه زیان دارد گر نیک سرانجامی.
سعدی.
زیر شمشیر غمش رقص کنان خواهم رفت
کآنکه شد کشتۀ او نیک سرانجام افتاد.
حافظ
لغت نامه دهخدا
نیک سرانجام
کسی که زندگانیش بخجستگی انجام پذیرفته: عاقبت بخیر
تصویری از نیک سرانجام
تصویر نیک سرانجام
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نیک انجام
تصویر نیک انجام
کسی که آخر و عاقبت کارش خوب باشد، خوش عاقبت
فرهنگ فارسی عمید
(سَ اَ)
عاقبت به خیری. نیک سرانجام بودن: امید نیک سرانجامی داشتن. (مجالس سعدی)
لغت نامه دهخدا
(سَ اَ)
نیک سرانجام. (ناظم الاطباء). خوش فرجام. نیک فرجام. خوش عاقبت. عاقبت به خیر:
به از نام نیکو دگر نام نیست
بد آنکس که نیکوسرانجام نیست.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(سَ اَ)
خوش عاقبتی. عاقبت به خیری. حسن عاقبت
لغت نامه دهخدا
(نِسَ اَ)
نیکوعاقبت. نیک انجام. خوش عاقبت
لغت نامه دهخدا
(اَ)
خوش عاقبت. عاقبت به خیر. نیکوسرانجام:
چون بخت نیک انجام را باما به کلی صلح شد
بگذار تا جان می دهد بدگوی بدفرجام را.
سعدی.
به دور عدل تو ای نیک نام نیک انجام
خدای راست بر آفاق نعمتی طایل.
سعدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از نیک سرانجامی
تصویر نیک سرانجامی
عاقبت بخیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیکو سرانجام
تصویر نیکو سرانجام
کسی که زندگانیش بخجستگی انجام پذیرفته: عاقبت بخیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیکو سرانجامی
تصویر نیکو سرانجامی
عاقبت بخیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیک انجام
تصویر نیک انجام
آنکه پایان کارش خوب باشد: خوش عاقبت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیک انجام
تصویر نیک انجام
خوش عاقبت
فرهنگ فارسی معین
نافرجام، بدعاقبت
متضاد: خوش عاقبت
فرهنگ واژه مترادف متضاد